حسین دارابی، کارگردان «مصلحت»: شما صرفاً یک فیلم سیاسی نمیبینید!
تاریخ انتشار: ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۱۰۴۵۹
داستان «مصلحت» در اوایل دهه 60 و پس از انقلاب رخ میدهد. در هسته مرکزی داستان آیتالله مشکاتیان یکی از مقامات بلندپایه قوه قضائیه قرار دارد که پسری به نام مهدی دارد. مهدی در درگیری خیابانی مرتکب قتل میشود اما اطرافیان مشکاتیان قصد دارند برای حفظ مصلحت، شخص دیگری را مقصر قتل قرار دهند. مصلحت روایتگر تقابل سخت بین احساسات و عواطف پدرانه و حفظ مصلحت سیاسی کشور و از همه مهمتر عدالت واقعی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یک سیاسی جذاب و مخاطبپسند
حسین دارابی به عنوان کارگردان و نویسنده این اثر با اشاره به اینکه ویژگی اصلی «مصلحت» جذاب بودن آن است، درباره انگیزههای ساخت این اثر میگوید: هدفم از فیلمسازی تزریق امید به مردم است. دوست دارم حال مخاطب را خوب کنم و کاری بسازم که هم برای او جذاب باشد و هم با حال خوب از سینما بیرون برود. راجع به داستان فیلم توضیح بیشتری نمیدهم چون به نظرم باید مخاطب فیلم را ببیند و خودش پیام فیلم را دریافت کند.
این سینماگر با اشاره به چالشهای ساخت فیلمهای سیاسی توضیح میدهد: در ساخت فیلمهای سیاسی، چالش و حساسیتهای بسیاری وجود دارد. صحبت درباره بعضی موضوعات پیچیده است چون معمولاً با برداشتهای متفاوتی همراه است اما هدف من این بود که فیلمی بسازم تا در نهایت مردم احساس کنند حرفها و نظرهای آنها به سینما آمده و شنیده میشود و به دغدغه آنها توجه میشود.
دارابی با تأکید بر اینکه فضا و موضوع فیلم مصلحت در دهه 60 میگذرد اما فیلم به دغدغهها و مسائل روز هم بیتوجه نبوده است، بیان میکند: بازتاب مسائل روز جامعه در فیلم مهمترین دغدغه ما بود. همچنین مراقب بودیم فیلم به سمت شعاری شدن نرود و برای تحقق این مسئله هم با اعضای گروه ساخت همفکریهای زیادی کردیم تا فیلمی بسازیم که هم مناسبات روز در آن باشد و در عین حال جذاب و مخاطبپسند هم باشد.
وی بازسازی فضای دهه 60 را یکی از سختیهای ساخت مصلحت عنوان کرد و توضیح داد: داستان فیلم در دهه 60 اتفاق میافتد و ما باید این فضا را بازسازی میکردیم که با توجه به تغییر تهران امروز نسبت به تهران دهه 60 این بازسازی راحت انجام نشد. درباره انتخاب بازیگر، فیلمنامه، تمرینها و طراحی صحنه هم بسیار وقت گذاشتیم و فکر میکنم آنچه بر پرده سینما نشسته است، قابل قبول است.
حسین دارابی, نویسنده و کارگردانیک پایانبندی با سلیقه شخصی!
این نویسنده و کارگردان درباره پایانبندی فیلم که با نقدهای زیادی مواجه بود، توضیح داد: بله بعضی دوستان معتقدند چند سکانس پایانی فیلم اضافه است و اگر نبود ضربهای به محتوا وارد نمیشد! بله میتوانستیم زودتر به پایان فیلم برسیم اما این پایانبندی سلیقه شخصی بنده بود. من دوست داشتم فیلم با آقای مشکاتیان تمام شود و آنچه میبینید صرفاً سلیقه سازندگان فیلم است. از طرفی همان طور که گفتم برای من مهم است که مخاطب را با حال بد از سینما بیرون نفرستم و این مسئله با همین پایانبندی محقق میشد چون معتقدم حتی اگر درباره موضوع تلخی صحبت میکنم اما مخاطب با حس ناامیدی از سالن سینما بیرون نرود!
دارابی با بیان اینکه «مصلحت» فیلم خوشساختی است به مخاطبان این فیلم گفت: امیدوارم مردم به این فیلم صرفاً به عنوان یک فیلم سیاسی نگاه نکنند و به تماشای آن بنشینند. مصلحت یک فیلم تریلر جذاب است که در آن دائم شاهد معما و کشف هستید. به مردم قول میدهم یک فیلم خوشساخت میبینند.
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: پایان بندی یک فیلم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۱۰۴۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا کشوری مثل مصر سریال حشاشین را ساخت؟
پژوهشگر جریانهای اسلامی میگوید مصر به خاطر مصرف داخلی و مخالفت با اسلام سیاسی و آمادگی جهان اسلام به این سریال پرداخت. بعید هم نیست در آینده به دیگر جریانها و فرقهها بپردازند و ما با اسلام سیاسیهراسی مواجه شویم. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نشست نقد و بررسی سریال حشاسین با حضور حجتالاسلام مهدی فرمانیان استاد تمام دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی، حجتالاسلام سید علی بطحایی مدیر کل پژوهش دانشگاه ادیان و مذاهب، فرقهشناس و پژوهشگر جریانهای اسلامی و مهدی علمی دانشور استادیار ادیان شرق دانشکده ادیان و مذاهب برگزار شد.
بطحایی بحث خود را با موضوع جریان های فکری مصر آغاز کرد و گفت: سریال حشاشین نسل جدید را درگیر کرده است. نسل جدید بر خلاف ممانعتها این سریال را دیدند. نظر کلی بنده از سریال همان ضرب المثل معروف است که گفت «بعضیها کج گفتند، اما رج گفتند.» کج گفتنش با آقای دکتر فرمانیان و دانشور است و رج گفتنش با من. رج گفته یعنی برنامه و هدف دارد و کار او روی حساب است. روی جریانهای فکری، این سریال را ارائه داده است. این سریال را در قد و قواره سریال تاریخی نبینیم بلکه این فیلم، یک نبرد جریانی است که صحنۀ آیندۀ جهان اسلام را تشکیل میدهد. نبرد جریان های فکری در این اتفاق رخ میدهد. به چه معنا؟ جریان شناسی جهان اسلام حوزه مغفولی است. آینده پژوهیِ آن، مغفول تر است و از همه مغفول تر، نبرد بین جریانهاست که صحنه آینده جهان اسلام را شکل میدهد. در مصر و تونس و مغرب و ترکیه همین گونه است. تلاقی جریان ها صحنه آینده جهان اسلام را می سنجد.
اصطلاح "حشاشین" مربوط به ترور فرماندهان صلیبی استوی افزود: اسلام سنتی خیلی در تلاقی با جریانات وارد نمیشود و حاشیه امنی برای خود دارد. روشنفکری هم بدنهی مردمی ندارد و حضور اجتماعی هم نمیتواند داشته باشد؛ منتها سه جریانِ اسلام سلفی با قرائت جامعی که دارد و نیز اسلام سیاسی و اسلام سکولار صحنهی آینده جهان اسلام را میسازند که باید در حوزه آیندهپژوهی به آن توجه کنیم تا به مشکلی برنخوریم.
سریال حشاشین به نزاریان شام ارتباط دارد
بطحایی گفت: باید به نکته ای توجه شود؛ اگر توجه نکنیم، بقیه تحلیلها فایده نخواهد داشت. چون بعضی می گفتند این سریال آمده تا ولایت فقیه یا مهدویت را بزند، اما سرحلقه این سریال این است که چرا مصر این دغدغه را داشت؟ چون نزاریان ارتباطی به مصر ندارد. نزار پس از اینکه از خلیفه نهم عزل می شود، مدت کوتاهی به اسکندریه مصر میرود و مدتی در آنجا میماند. برای اینکه نشان دهد من حکومت دارم، سکهای ضرب میکند که ظاهراً در موزه آقاخان تورنتو نگهداری میشود. مدت کوتاهی حکومت میکند و بعد لشکری میآید و او را میکشند. بنابراین این سریال به مصر مربوط نیست به لوئانته یا نزاریان شام ارتباط دارد و عمدۀ آن به ایران مرتبط است. مصر به خاطر مصرف داخلی و مخالفت با اسلام سیاسی و آمادگی جهان اسلام به این سریال پرداخت. بعید هم نیست در آینده به دیگر جریانها و فرقهها بپردازند و ما با اسلام سیاسیهراسی مواجه شویم. پنج قسمت اولش است که به اسلام سیاسی بر خورده است.
مصر لیدر جریان فکری جهان اسلام است
وی با طرح این سؤال که در مصر چه اتفاقاتی افتاد، گفت: باید موجهای تاریخی مصر را یک مرور کنیم و بعد ببینیم اسلام سنتی و سایر جریانهای فکری چه واکنشی نسبت به این موجها داشتند. از 226 سال قبل در 1213 قمری یا 1798 میلادی که ناپلئون حمله میکند و میگویند توپهای ناپلئون مسلمانان را بیدار کرد، تقریباً 6 موج مصر را فرا گرفت. مصر با بقیه کشورهای عربی تفاوت دارد. کشورهای عربی پول دارند، اما مصر پول ندارد.
بحطایی ادامه داد: کتابی با نام «مصر از زاویهای دیگر» از خانم جمیله کدیور منتشر شده است. سفرنامه 300 صفحهای جریانات فکری را در آن بازه زمانی خوب ریشهکاوی کرده است. مصر مهم است. شناخت مصر مهم است. این سرزمین، لیدر جریان فکری جهان اسلام است. از 226 سال قبل تا الان جریان اول که تاکنون ادامه دارد، محمدعلی پاشا و طهطاوی بود. کتابی با عنوان «تخلیص الابریز فی تلخیص باریز» نوشته شد. یعنی پاکسازیِ آب را بیاور تا چهره مشعشع پاریس را نشان دهیم. در این کتاب اولین واکنشهایی که اسلام نسبت به مدرنیته و حمله ناپلئون دارد و علت عقب ماندگی اسلام را خوب تحلیل کرده است. اینها نسل اول هستند که با سختافزارهای غرب مواجه می شوند که چرا غرب از جهتهای مختلف جلوتر از ما است. این جریان شکست می خورد.
این پژوهشگر فرقهها گفت: نسل دوم امثال سید جمال است که بیداری اسلامی را مشخص میکند و عبدُه که اسلام انقلابی و بیداری را مطرح میکنند. نسل سوم، با جنگ جهانی اول مواجه می شود که سعد زغلول است. در این دوران بریتانیا جدا میشود.
روح فرهنگیِ حاکم بر مصر را تفکرات سکولار شکل میدهد
وی با اشاره به اینکه از کنار نسل چهارم و پنجم سه جریان شکل میگیرد،افزود: یکی پان عربیسم است به سردمداری جمال عبدالناصر. او ناسیولانیست دیکتهای و دیکتاتوری است. دوم، حسن البناء است که در همین دوران، شکلگیری اسرائیل را شاهدیم. پانعربیسم در مصر خودش را خوب نشان میدهد. در کنارش طه حسین است که نباید آن را متعلق به گذشته بدانیم. دقیقترین بستهای که درباره سکولاریزم و لیبرالیسم در مصر ارائه میشود، متعلق به اوست. در کتابهای «فی الأدب الجاهلی»، «فی التاریخ الجاهلی» و «مستقبل الثقافة فی مصر» اندیشه خود را میگوید. تکلیف خودش را مدرنیته مشخص می کند. به جهان اسلام نسخه میدهد که چه قسمتهایی از فرهنگ غرب را بگیریم. وزیر امروزین مصر میگوید روح فرهنگیِ حاکم بر مصر، طه حسین است.
بطحایی گفت: الان در مصر دوئلی بین اسلام سیاسی و اسلام سکولار است. تقریباً اسلام سنتی جمع شده است. تنها یکی از مشاوران احمد الطیب گفته بود سریال حشاشین به فرقهگرایی منتج میشود. اسلام سنتی در مصر اسلام کاملاً کنترل شده است. در هر صورت الأزهر واکنش مطلوبی ندارد. اما میداندار در تمام این صحنهها، خالد منتصر و عکاشه است. اینها افراد تأثیرگذاری هستند. پزشک خالد در خیلی از حوزهها وارد شده و سکولاریزم است. او دو سفر به آلمان و هلند میرود. میگوید واکنشها را نسبت به حشاشین میدانم. با مسلمانان هلند که صحبت کردم، از لحاظ لهجه انتقاد کردند، اما از نظر جریانی میگویند، به نظر ما بهترین فیلمی است که توانسته اسلام سیاسی و تکفیریها را منکوب کند.
وی با تصریح بر اینکه خوراک این فیلم کاملاً جریانشناسانه است و تاریخی نبینیم، در بیان راهکار گفت: اما چکار کنیم؟ به ذهنم میآید اسلام سنتی و مراجع تقلید باید سکوت کنند، همچنان که خود اسماعیلیها سکوت کردند. صحبت درباره نزاریان باید متولی داشته باشد. ایران جزو تاریخش است، اما درباره حشاشین که مقداری مسئله دارد، نمیتواند صحبت کند. باید امثال آقاخان صحبت کنند. ما انتظار داریم وارد صحنه شود. البته آقای داریوش محمدپور از مؤسسه اسماعیلیه واکنشی داشت.
انتهایپیام/